هرمزگان- «عاشقانههای یک نهنگ» شانزدهمین اثر مکتوب «یدالله شهرجو» در قالب یک شعر بلند روایی منتشر شد.
این شاعر نام آشنای هرمزگان با واژگان کلیدی «نهنگ، عاشقانه، عاشق، چشم، سایه، رویا، دروغ، غمگین، اندوه، آشفته، اشک، خاکستری، خیابان، خور، رنج، دلتنگی، چانه و آینه» و با بهره گرفتن از نمادهای بومی مانند «خور شهناز، نهنگ، موج، بندرعباس، گرم شرجی، ساحل، دریا، ماسه بادی، گارم زنگی، کهور، ماهی، خواجه عطا، انبه، مرغان دریایی، غواصان، کرت های دریایی، صدف، درچاکی(نوعی شلوار زنانه بندری) جاشو، لنگ چهار خانه، تن پوش کپتان، موتور سیکلت هفتاد و ماهی برشته» اثر قابل تحسینی پدید آورده است.
نام کتاب برگرفته از یک واژه نیست. بلکه بیان یک تفکر است. یک وسعت نظر برای القای اندیشهای به مخاطب با درگیری ذهنی و به شکل بی پرده آنجا که شاعر می گوید: «تناسب اندام یک نهنگ/ به هجوم کلمات میماند/ در تعارض یک شعر عاشقانه/ ... نهنگ ها شهرهاند/ به عاشقانههای در گفتگو/ به گفتگوهای در عاشقانه».
این اثر در ظاهر به هیچ کس پیشکش نشده است، اما به باور من شادباشی به خود شاعر است. اهدای شاعر به خودش در آستانه 50 سالگی برای پختگی قلم و کلام و رسیدن به آرزو های دیرینهاش که این خود نیز شاعرانه است.
«عاشقانههای یک نهنگ» یک شگفتانه است. نسبت دادن عشق به -غولهای دریایی- بزرگترین حیوان روی زمین، از یک سو تداعی کننده عظمت و شگفتی جهان خلقت و از سوی دیگر اعجاب انگیز بودن واژه عشق است. در این اثر اغراق در عشق اتفاق افتاده است زیرا بزرگترین نهنگآبی که تا کنون ثبت شده است حدود ۲۰۰ تن وزن و ۱۰۰ فوت (۳۳ متر) طول داشته، ریههای نهنگها می تواند حدود ۵۰۰۰ لیتر هوا را در خود جای دهد (انسان می تواند حدود ۶ لیتر هوا را در خود نگه دارد) نهنگهای آبی میتوانند حتی تا ۱۰۰۰ مایل دورتر با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و جالب تر اینکه -سرزمین عشق انتشار عشقشان- قلب های آنها تقریباً به اندازه یک مبل راحتی دونفره است و بیش از ۴۵۰ کیلوگرم وزن دارد که در هر دقیقه دو بار میتپد.
این ویژگیهای عجیب نهنگ با ارتباط دادن عاشقانهها به آن، بیانگر بزرگی بیش از اندازه یک شور و حرارت است. نهنگی که انسان است، نهنگی که خود آفرینشگر عاشقانههاست. شاعری که مثل نهنگها، تیرههای مختلفی دارد. مانند آن جانور، متعلق به خانواده جفتداران و پستانداران است. اما اختصاصا عاشقانههای یک نهنگ، یک روایت واحد در قالب یک شعر بلند است که شاعر صرفا برای تسهیل در خوانش شعر، مرزبندیهای 28 گانهای صورت داده است.
شاعر سرنوشت نافرجام آدمی از حضرت آدم و هوا در بهشت را آغاز میکند و تنگناها و محدودیتهای جهان امروز را برایش متصور میشود. آنچنان که یک نهنگ غول پیکر را از جغرافیای نامحدود اقیانوسها بگیرند و در محیط نامربوط یک فنجان بفشارند: سر خورده ام امروز/ از خیزاب بلند/ فرود آمده در فنجان رها شده روی میز/ در آشپزخانه کوچکت/ محیط فنجان...
سپس عاشقانههای نهنگ در جغرافیای بومی بندر شکل می گیرد: تنگی آب/ از چشمانت چشیده ام/ چه شورانه بخت/ در گودی چشمانت/ بندرعباسی به گل نشسته....
شاید شاعر، جهان پراندوه، دنیای پر استرس و پر از دغدغه امروز را به تصویر میکشد و به معمای خودکشی دسته جمعی نهنگ ها اشاره دارد. در ادامه رویا پردازی می کند، از پیراهن بنفش، اتمسفر خاکستری، آشفتگی، پریشانی، از ترس ها و ... می گوید: ترسیدهام از آدمهای ایستاده در سایههایشان/ سایههای هشتی... سایهها در دروغ/ عاشقانه به گفتگویند/ سایهها در گفتگو/ عاشقانه به دروغند.
او اوضاع اکنون اجتماع و عشق را به زبان پر احساس شعر به نیکی بیان میکند. خالق اثر با استفاده از نمادهای بومی، عناصر ملموس و جایگزین سازی واژگان، مخاطب را همگام می سازد: هنگام عصر/ که سایه ای در بندرعباس خم شده است/ نهنگ عاشقی در اتومبیل/ گوش سپرده به صدای کز کرده لابلای شاخه های گارم زنگی....
او با اشاره غیر مستقیم به آسیبهایی که جان نهنگها را تهدید میکند معتقد است: «دریا سرپناه بهتری است برای نهنگ ها» و از غمهایش میگوید، از حصارها، از سیلاب ها، از امواج عجول، از کافه و رنج هایی که خودمان مسبب آن هستیم، از گرفتاری های آپارتمان نشینی و ... میگوید و مجددا یادآور می شود: نهنگها/ آدم های عاشقی هستند/ هر صبح از آب ها می زنند بیرون/ رد خیسشان را میتوانید/ در کوچه پس کوچه های «خواجه عطا» پی بگیرید/ با ....
در ادامه دنیای زندگی آدمهای عاشق را در قالب یک نهنگ در شعر بلند نیماییاش تعریف می کند و در پایان با بهره گرفتن از واژگان دم دستی، آیه شریفه: وَبَشِّرِ الصَّابرِینَ الَّذینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَهٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ را یادآوری میکند تا در این آمد و شد سفر زندگی، مراقب عاشقانههایمان باشیم، جایگاهمان را بدانیم، منزلتمان را بشناسیم و برای رسیدن به اصل خویش، شکیبا و کوشا باشیم. ابیات پایانی این اثر به وضوح جریان پرمخاطره زندگی را و بازگشت به اصل را تداعی میکند: ... ماهی برشته به آینه بر می گردد/ دریا مسیر آمده را بر می گردد/ چشم می چرخانم لای کرت های دریایی/ از مرغ های آشفته در هوا/ از جاشوان عاشق در عرشه/ از کشتی های سرگردان/ نشانی نهنگ عاشقی را می پرسم/ که در آینه گم شده است/ به اشارت هر موج/ سر می چرخانم در هوا/ ... سر از آب بر می دارم/ آینه در دستان آفتاب است.
در نهنگانه ۲۶ می خوانیم:
از اینکه نهنگی قانعم
به ماندن در سرریز موج های آشفته
به ماندن لای سایه ها و رنج ها
به نسبت نهنگانه ام
در این دریای لامروت بر می گردد
نیمه مرداد در بندرعباس
آدم ها وارونه می شوند در دریا
پاهایشان در آسانسورها رهاست
دهانشان لابه لای موج ها سرگردان است
چشم ها می چرخانند در خیزاب ها
آدم ها در بندرعباس
نهنگ های عاشقی می شوند در خیابان
نهنگ های آرامی می شوند در خانه
نهنگ های آشفته ای می شوند در دریا.
«یدالله شهرجو» متولد سال 1353 است. وی معلم، مدرس، منتقد، شاعر، نویسنده و بنیانگذار و مدیر نشر «سمت روشن کلمه» هم هست.
او علاوه بر این اثر، 15 عنوان کتاب دیگر در حوزه ادبیات دارد. شعر بلند «عاشقانه های یک نهنگ» به قلم پراحساس و شاعرانه «شهرجو» به کوشش قابل تحسین نشر «سمت روشن کلمه» با مدیریت اجرایی«هانا زارعی»، صفحه آرایی فروزه زیره پور؛ طرح جلد: مینا طافی؛ چاپ و صحافی: گاندی به زبان فارسی برای نخستین بار در بهار سال ۱۴۰۲ چاپ شد. این اثر با شمارگان ۳۰۰ نسخه، در ۶۸ صفحه، در قطع رقعی، با جلد شومیز، کاغذ بالک سوئدی و به قیمت ۴۵ هزار تومان روانه بازار نشر شده است.
نظر شما